Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-02@20:56:18 GMT

رویایی که با قتل ناتمام ماند

تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۳۶۵۷۲

رویایی که با قتل ناتمام ماند

خبرگزاری مهر، گروه جامعه؛ سیما و رؤیای ناتمامش، آخرین ضربه را که فرود آورد، تازه پشیمان شده بود، اما چه سود، حالا با دست‌هایی خون آلوده، روبروی پیکر بی جانی ایستاده و چشمانی را می‌نگریست که با نگاهی نیمه جان، نفرینش می‌کرد، نه به زبان که به نگاه...

لرز تمام جانش را گرفت، جنونی هم مرز سکته بر وجودش مستولی شد و نگاهی که دو دو می‌زد؛ در پی یافتن چرایی کاری که کرده بود، برآمد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نمی‌دانست چرا اما چیزی در ته قلبش فریاد می‌زد تمامش کن… تمامش کن.

زانو زد، صدای نفسی نشنید، انگشتان لرزانش را بر پیکر بی جان کشید و سرتاپا براندازش کرد، بغضی سخت گلویش را می‌فشرد. چه باید می‌کرد، بلند شد، دیوانه وار به اطراف نگریست، گویی دنبال چیزی بود، به دور خودش چرخید، موهایش را چنگ زد، کلافه بود، گیسوان طلایی رنگش حالا به رنگ خون بود، سرخ سرخ، کمی به عقب رفت، اندیشه‌ای در مغزش دنگ دنگ صدا می‌کرد، چرا؟ چرا؟

چشمانش را بست، جای درنگ نبود، باید کاری می‌کرد، به سمت اتاق خواب دوید، پتویی بزرگ پیدا کرد و با عجله برگشت، چه شب‌ها که از تنهایی پیکر نحیفش را میان آن پیچیده بود. کسی که زمانی قول داده بود همیشه همراهش باشد، اما حالا مجبور بود همراه همیشگی اش را در میان آن پتو بپیچد، رسید بالای سرش، ایستاد، درنگ کرد، اندیشید… چرا؟ چرا کار به اینجا کشیده بود، مگر قرار نبود که با هم زندگی خوبی را آغاز کنند؟ مگر قرار نبود همدم شب‌های تار هم باشند؟ مگر قرار نبود، تا پای جان با هم باشند؟ اما چرا نشد؟

خاطرات چون قطاری سریع‌السیر از مقابل دیدگانش می‌گذشت، فرصت فکر کردن نبود، هوا تاریک بود و او باید کاری می‌کرد، پس زانو به زمین زد، پتو را پهن کرد، با تقلای زیاد پیکر بی جان مقابلش را تکان داد، تکان نمی‌خورد، آه… لعنتی… جمله‌اش را ادامه نداد و زور زد، دوباره و دوباره...

نمی‌دانست چه مدت است که تقلا می‌کند، فقط می‌خواست همه چیز مثل روز اول شود، پاک پاک، حالا کشان کشان سرسرای ویلای جنگلی را طی کرد و پیکر پیچیده در پتوی خون آلود را به سمت خودرویی که در حیاط بود رساند، سختی ماجرا همین جا بود، با این اندام نحیف چطور هیکل بی جان و سنگین مردی را که سال‌ها پیش به عشقش، سر سفره عقد بله گفته بود، به دوش بگیرد و داخل صندوق بیاندازد.

دوباره به رؤیا رفت، شاهزاده‌ای با اسب سفید دید که آمد و دلش را برد، همه چیز خوب بود، اما ناگهان طوفان شروع شد و همه را خراب کرد، صدای جغدی که نیمه شب روی درخت نزدیک ویلا برایش هو هو می‌کرد، او را به خود آورد، هنوز گوشه پتوی در دستش بود و جسد خون آلود روی زمین شنی حیاط.

به هر زحمتی بود، جسد پتو پیچ را به صندوق انداخت و زد به جاده، باران نم نم آغاز شد، انگار می‌گریست به حال او، به حال او و همسرش که اکنون پتو پیچ شده در صندوق بود، بی جان و با کفنی از جنس پتو.

باید سریع کار را تمام می‌کرد، وقت نبود، پیچ‌های جاده را به سرعت طی کرد و نمی‌دانست کجا باید برود، دلش فقط جاده‌ای فرعی می‌خواست، یکی پیدا شد، سریع پیچید، تا ته جاده رفت، وسط جنگل، پیاده شد، باران شدت یافت، انگار می‌خواست کمکش کند تا زمین را راحت تر بکند، در عقب خودرو را باز کرد، نمی‌دانست چه زمانی بیل و کلنگ را برداشته، تعجب کرد، اما، مهم نبود، باید زمین را می‌کند، و کند… کند… کند.

نصفه و نیمه همه چیز را رها کرد و زانو زد در میان گل، حالا بغضی که گلویش را می‌فشرد، ترکید، ناله زد، چنگ به زمین زد و برگ‌های تر شده از باران را روی سرش ریخت، اشک از چشمانش سرازیر شد...

سوار بر خودرو زد به جاده، نمی‌دانست کجا می‌رود، فقط می‌رفت، بعد از آن گریه کمی آرام شده بود، اما، حالا ترس تمام جانش را گرفته بود، چه باید می‌کرد، آرزو کرد کاش همیشه تاریک بماند، این تاریکی تا کی دوام داشت، صبح فردا را چه کند؟...

خسته و درمانده مقابل ساختمان مسکونی ویلا پارک کرد و داخل رفت، می‌خواست سریع همه چیز را جمع و جور کرده و برود، اما، به محض رسیدن به اولین کاناپه ولو شد و دیگر نفهمید چه به سرش آمده…

و حالا به اتهام قتل بازداشت شده و منتظر انتقال به دادسرا است.

کد خبر 5827525

منبع: مهر

کلیدواژه: بازداشت قتل همسرکشی قوه قضاییه هلال احمر جمهوری اسلامی ایران فراجا سازمان هواشناسی امداد رسانی میانکاله زنان سازمان محیط زیست ترافیک حج تمتع 1402 پلیس عید غدیر خم هوش مصنوعی دادستانی کل کشور همه چیز بی جان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۳۶۵۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

هواداران پرسپولیس چشم انتظار ارائه بلیت جدید

به گزارش "ورزش سه"، پرسپولیس در هفته گذشته جام حذفی را از دست داد و حالا تمام چیزی که برای سرخ‌ها باقی‌مانده کورس قهرمانی با استقلال است.

پرسپولیس در یکی از حساس‌ترین بازی‌های فصل، در این هفته میزبان تیم است که یکی از دو شکست فصلش را رقم زده و حالا پیروزی برابر حریف دیرینه اصفهانی از نان شب برای پرسپولیسی‌ها واجب‌تر شده است.

بلیت فروشی این بازی در ابتدا قرار بود توسط سهامدار جدید پرسپولیس رایگان شود اما با مخالفت سازمان لیگ بلیت‌های ۳۰۰، ۱۰۰ و ۵۰ هزار تومانی ارائه شد و جالب اینکه با این حال در آخرین ساعات دوشنبه حدود پنجاه هزار بلیت فروخته شد.

حالا هواداران پرسپولیس امیدوار هستند طی ساعات آینده ظرفیت جدیدی از طرف سایت بلیت فروشی ارائه شود تا ورزشگاه آزادی جمعیتی بی سابقه را به خود ببیند.

دیگر خبرها

  • توسعه زیرساخت‎‌های شهری و توانمندی‌سازی شهروندان راهکار رویایی با بحران‌ها است
  • یک جو وحشتناک در انتظار پرسپولیس
  • آبشار آبگرمه دورود با مناظر رویایی+فیلم
  • هوادار با مسعود شجاعی پرواز می‌کند
  • روز خلیج فارس با شهنواز 
  • در رئال باور داریم تیمی بهتر از ما وجود ندارد
  • ماه مو ؛ عرفان طهماسبی
  • وینیسیوس: حالا وقت شب جادویی در برنابئو است
  • نتانیاهو: حالا دادگاه لاهه به جنگ ما آمده است
  • هواداران پرسپولیس چشم انتظار ارائه بلیت جدید